به گزارش ایکنا؛ اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی، در نهمین برنامه «محرم در شعر و ادب فارسی» که به ارائه گزیده و گلچینی از سرودههای عاشورایی و آیینی شاعران کهن و معاصر اختصاص دارد، به بازخوانی شعری از مرحوم طاهره صفارزاده پرداخت. متن این بخش را در ادامه میخوانید:
شعری از خانم طاهره صفارزاده میخوانم. او استاد شعر، ادبیات و ترجمه از جمله در ترجمه فارسی و انگیسی قرآن کریم بود و از نظریهپردازان برجسته در مترجمی متون زبان انگلیسی و همچنین از شاعران برجستهای بود که شاگردان بسیاری داشتند که امروز همه آن شاگردان، خود شاعران به نامی هستند. خانم صفارزاده، در شیوه شعری خود، از شاعران دیگر، متمایز بود. بخشی از شعر عاشورایی این بانوی گرامی را میخوانم، که متوجه میشوید که چطور زبان و بیانش با شاعران دیگر متفاوت است. این شعر، شعر سپید است و وزن عروضی ندارد.
کروبیان
به بار خاص بشارت دادند
نقاب بالا رفت
و چشمهای عطوفت
در من تافت
با موجی از نسیم جذبه
همچون غبار
از روی خاک برگرفته شدم
بالا رفتم
و چون رسیدم
سرم به دامن بانو کشیده شد
آن دامنی که
سر سروران عالم پناه بوده به دوران
تمام زندگیام بغض بود
علیه ظلم و جهالت
تمام زندگیام
مانند کودکی یتیم و پناهنده
بر روی مادرانهترین دامن
بیحرف و بی صدا
بی وقفه میگریست
هرگز ندیده بودم
که گریه آن همه کامل باشد
آنگونه غمزدا
تمام قبض بدل شد به بسط
تمام شکوه بدل شد به باغ آرامش
در این شعر، استاد صفارزاده اشاره به مقام کسی دارد که عزادار امام حسین(ع) است و کسی که به ائمه معصومین(ع) متوسل میشود، اینکه او از سطح خاک فراتر میرود و به عالم کروبی و فرشتگان و معنویت میرود و هرکس این اندوه را در دل داشته باشد و به اخلاص عزای اهل بیت(ع) را زنده نگه دارد، این افتخار نصیبش میشود که سر بر دامن بزرگ عالم، حضرت زهرا(س) داشته باشد. همان دامنی که سر امام حسین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) را پرورده است و این نکته دقیقی است که اندوه و گریه در ماتم سیدالشهدا(ع)، اندوهی است که انسان را به کمال میبرد و هیچ نشانی از یأس و شکستگی و ناامیدی در او نیست. در دو سطر آخر شاعر اشاره میکند که:
«هرگز ندیده بودم/ که گریه آن همه کامل باشد/ آنگونه غمزدا/ تمام قبض بدل شد به بسط/ تمام شکوه بدل شد به باغ آرامش»؛ یعنی اندوهی است که غمهای معمولی، نازل و مبتذل دنیوی را از بین میبرد و به انسان کمال میبخشد. این نگاه نگاه نافذ و هوشمندانه به ماجرای عزای امام حسین(ع) است که این تعبیر مبتنی بر آموزههای توحیدی و فرهنگ شیعی است.
برخلاف آنچه رسم شده، از افواه و باورهای عوامانه که گویی، عزاداری برای امام حسین(ع) همراه با ترک کردن شادی و کمال انسانی است که نگاه هوشمندانه صفارزاده به عزای امام حسین(ع) که این اندوه را زداینده غمهای معمولی دنیوی میداند، مبتنی بر فرهنگی شیعی و توحیدی است و یک نوع انتقاد نسبت به این باور غلط است که گویی ماه محرم و عزای امام حسین(ع) از یاد بردن زندگی، امید و شادی است که اصلاً چنین نیست و اساساً شهادت امام حسین(ع)، پشتوانه امید و نشاط روحی، معنوی و کمال انسانی است.
انتهای پیام